نیست مارایادراهی راه مامیخانه است
می روم نوشم زآن می هاکه درپیمانه است
هرکه می آیدمرامهمان این درمی شود
شرط این درهم بگویم ترک هربیگانه است
ترک این دراندکی آسان بوددیوانه را
هرکه می خواندمرادیوانه ام دیوانه است
بازیابی یارخودراگرشبی باماشوی
رسم این درنیست تنهاشمع باپروانه است
حرف اول حرف آخرمی زنداین درهمی
هرچه باشدهست اینجامابقی افسانه است
بندپایم بازشد(میلاد)می آیم تورا
ترک این کاشانه هااندیشه ای جانانه است
چون بدیدم روی جانان ترک سودامی کنم
کاخ هادردیدمن دیگرچوآن ویرانه است
(علی خودی آغمیونی)
- ۹۶/۱۲/۰۷