چون دیدن چشمت صنما حاجت ماشد
بیدارشدن دردل شب طاعت ماشد
مشتاق نیم تابروم جزتوبه جایی
چون روی مهت هرسرشب رویت ماشد
عمریست که من عشق زچشمان توگیرم
ازعشق توچون،چشم تودرقسمت ماشد
چون نیست مراباتوبجزعشق توای یار
این بودکه عشقت همه شب شربت ماشد
هم صحبت قلبم شده قلبم به نگاهی
چون عشق تودراین دل ماقوت ماشد
گویم به تومن رازونیازم شده چشمات
هرچشم توچون گوش به این صحبت ماشد
(میلاد)نینداز تو امروز و به فردا
دیدی که مراتوبه ی مارحلت ماشد
برگیردلت باده ی خودکن،دل شب ها
وان توبه،نما توبه ی ماعزت ماشد
(علی خودی آغمیونی)
- ۹۶/۱۱/۳۰